همزمان با سالروز شهادت شهدای قله شنام در سال 1360 یادواره 64 شهید دانشآموز اسدآبادی برگزار شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از نافع، همزمان با سالروز شهادت شهدای قله شنام، در روز 31 تیرماه سال 1360، یادواره 64 شهید دانشموز در اسدآباد برگزار شد.این یادواره برای اولینبار با شور و حس و حال غریبی خاص خود برگزار شد. حسی که شاید به هیچ طریقی نتوان ابرازش کرد.
از درب که وارد میشدی بوی عطر گلاب فضای را معنوی کرده بود و صدای توپ و تفنگ و همچنین صدای رزمندگان حال هوای جنگ را تداعی میکرد، گویی که در جبهه پا گذاشتهای.
آنهایی که جبهه و جنگ را تجربه کردند، خوب این بو و حس و صدا را به خاطر میآوردند و کلی خاطره برایشان زنده شد؛ طوری که اشک از چشمانشان سرازیر شد.
کمی آن طرفتر سنگرهای نمادین با سربازانی از جنس لباس خاکی به چشم میخورد و پشت سنگرها جا شده بودند. آنقدر این ماکت زیبا و در عین حال واقعی درست شده بود که گویی همین حالا زمان جنگ است و ما هم شاهد و ناظر هستیم .
فضای نورانی به قدری واقعی تدارک دیده شده بود که حاضران با آن انس میگرفتند و حس وصف نشدنی بود.
در این حس و حال عجیب و غریب عکس شهیدی توجه مرا به خود جلب کرد که در دستان کودکی جا شده بود، از او پرسیدم: با شهید نسبتی داری؟ با صدای ظریف و کودکانه خود گفت: نه من حتی نمیشناسمش اما بسیار دوستش دارم.
باز سوال کردم کسی که نمیشناسی را چطور دوس داری؟ گفت مادرم میگوید: او برای من و وطنش به جبهه رفته و با دشمن جنگیده و برای همین برایم عزیز است.
میگفت چندین سال است این عکس را در اتاقش زده و هر وقت سالگردی یا مراسمی برای شهدا باشد با خود عکس را می آورد و به همه نشان میدهد.
امروز بازماندههایی از جبهههای جهاد و شهادت هشت ساله نیز آمده بودند، آنهایی که دوستان خود را جا گذاشته بودند، بعضی نیز اعضای بدن خود را پاها و دستهایشان را؛
هرکس به طریقی خود را رسانده بود به این مراسم یادواره، برخی با ماشینهای مجلل و برخی با ماشین هایی از نوع ویلچر و چقدر این حال و هوا را دوست داشتند که با دوستان خود خاطراتشان را مرور میکردند؛ خاطراتی از جنس نور.
سالن مملو از جمعیت بود و صندلیهای خالی برای نشستن پیدا نبود، طوری که برخی در کنار دیوار ایستاده بودند.
در این یادواره معاون سیاسی امنیتی استانداری همدان، مدیرکل آموزش و پرورش همدان، همرزمان شهدا، دانشآموزان و مسئولان شهرستان اسدآباد حضور داشتند.
بعد از نیم ساعتی تأخیر مسئولان، برنامه با اجرای مجری و تلاوتی از آیات قرآن آغاز شد.
در این یادواره پس از اجرای گروه سرود و کلیپی از فعالیت رزمندگان اسدآبادی در جبهههای هشت سال دفاع مقدس، سه نفر از همرزمان شهدا، به نام علی رستمی، ابراهیم مولوی و ناصر راشدی به خاطرهگویی برای حاضران پرداختند.
ناصر راشدی یکی از همرزمان شهدای جاویدالاثر که جانباز بالای 70 درصدی است، به همنشینی با چهار شهید قله شنام اشاره میکند و اینکه چطور با قرآن و نماز شب خود را آماده عملیات میکردند.
وی با بیان اینکه شهدا برای دفاع از میهن خود و در راه اسلام جانانه در مقابل دشمنان ایستادند و امروز ما همه امنیت و زندگی را مدیون آنان هستیم، افزود: اگر چه امروز با دشمن جنگ به صورت سخت و رو در رو را نداریم، اما نباید فراموش کنیم که دشمن با اسحله نرم به دنبال تخریب جوانان ما است